از: لاله موسوی
خدای من
خدای من در کوچه راه می رود
هوای خیس را
می بوید و گیاهان باران خورده را
راضی، امیدوار و گاهی غصه دار
باران می بوسدم، باد نوازشم می کند
بهاری کامل
و من دوستش دارم
چرا که کوچه باغ و چینه ی کوتاه را ترجیح می دهد
خیس شدن را بر چتر
او رقص را ترجیح می هد
و بوی چوب و چای و نان تازه
و گلی را که بر دستمالش دوخته ام
معمولی است او
و آوازهای مرا گوش می کند
No comments:
Post a Comment